مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در شب های قدر
اصلِ لذّت از مناجاتِ سحرهایم علیست برترین مضمونِ احیا مدح مولایم علیست بهترین سـوگـندِ پیـغـمـبر به درگاه خـدا هر سحر، نامِ شَهَنشاهِ دو دنیایم علیست حَیِّ سـرمـد بارها فـرمود با خـتم رُسـل قالعِ کفر و نفاق و شرکِ اعدایم علیست از شب معراج چون برگشت احمد، فاش کرد از ازل نوری که شد هم قدّ و بالایم علیست لـیلـةُ الـقـدرِ خـدا زهـراست، اما فاطـمه گفت: آری لیلةُ القدرم، که همتایم علیست از حسن پرسید سلمان، سِرّی از مولا بگو مجـتـبی فرمود: سِـرُّالله بـابـایم علیست گـفت اربـابِ شهـیـدم وصـفِ ثـارُالله را خونبهای قطره قطره، خونِ رگهایم علیست قائم آل محــمد اینـچـنین فـرمـوده است: ذوالفـقـارم، یـادگارِ جـدِّ والایم علیست یل یلِ اُمُّ البنین، هِیبت ز حیدر برده است هـیـبـةُ الـلّهیِ سـالارِ دل آرایـم علیست چون حجاب از چشم ما یک لحظه بَردارد خدا دیده خواهد دید جَنبُ الله، آقایم علیست با کسی کاری نـدارم، من غـلامِ قـنـبرم زانکه قـنبر بـندۀ درگاه مولایم علیست فاتح بدر و حُنین و خیبر و خـندق علی صاحب قلبِ پُر از حُبِّ تَولّایم علیست زاهدِ شب، مَرد میدان، شیرِ حق، عبدِ خدا معنیِ زُهد و وَرع، طاعات و تقوایم علیست در طواف کعبه میگردم به گِردِ روی او آبروی بیتِ حق، مولای یکتایم علیست صحن ایوان نجف، دربارِ سلطان من است سخت دلتنگم بر آن هردَم تمنایم علیست نـام او نـقـشِ نـگـین خـاتـم پـیـغـمـبـران قـبلۀ راز و نیاز و درد دلهـایم علیست شـیـر مـادر، لـقـمـۀ بابـا، حـلالـم تا ابـد در حقیقت مادرم زهرا و بابایم علیست سائلـم من، سائـلم من، سائل روی عـلی صاحب دنیا و دین، امروز و فردایم علیست از علی دم میزنم تا زندهام، سِرّ و عَلن گر گنهکارم ولی پنهان و پیدایم علیست |